جدول جو
جدول جو

معنی بی شهری - جستجوی لغت در جدول جو

بی شهری
(شَ)
حالت و کیفیت بی شهر. غربت. (یادداشت مؤلف) :
کنون خود دلش لختی مستمند است
ز تنهایی و بی شهری نژند است.
(ویس و رامین) ، بی صبری. (ناظم الاطباء). بی تابی. بی قراری:
چو از بی طاقتی شوریده دل شد
از آن گستاخ روییها خجل شد.
نظامی.
دل گرچه ز عذر پاک میکرد
بی طاقتیش هلاک میکرد.
نظامی.
ز آنگه که بر آن صورت خوبم نظر افتاد
از صورت بی طاقتیم پرده برافتاد.
سعدی.
از بی طاقتی شکایت پیش پیر طریقت برد. (گلستان). پسر از بی طاقتی شکایت پیش پدر برد. (گلستان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(شَ)
مرکّب از: بی + شهر، غریب. (مهذب الاسماء، رجوع به شهر شود، بی تاب. (ناظم الاطباء)، بی صبر و بی تحمل:
چون صبا با تن بیمار و دل بی طاقت
بهواداری آن سروخرامان بروم.
حافظ.
- بی طاقت و تاب شدن، بی صبر و تحمل شدن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مَ)
بی صداقی. بی کابینی. رجوع به مهر و کابین شود، ندرت
لغت نامه دهخدا
(مِ)
بی محبتی. (ناظم الاطباء) :
دل من خواهی و اندوه دل من نبری
اینت بیرحمی و بی مهری و بیدادگری.
فرخی.
ز من مستان ز بی مهری روانم
که چون تو مردمم چون تو جوانم.
(ویس و رامین).
اشک من رنگ شفق یافت ز بی مهری یار
طالع بی شفقت بین که در این کار چه کرد.
حافظ.
بسکه بی مهری ایام گزیده ست مرا
شش جهت خانه زنبور بود در نظرم.
صائب
لغت نامه دهخدا
(شَ / شُو هََ)
حالت و چگونگی بی شوهر. بی شویی. بی همسری. بی زوج بودن زوجه
لغت نامه دهخدا
شیر نداشتن، فاقد شیر بودن (مادر)، آنکه طرفدار و موافق ندارد، بی حامی
لغت نامه دهخدا
تصویری از بی شوهری
تصویر بی شوهری
حالت و کیفیت بی شوهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی قدری
تصویر بی قدری
بی ارزشی، کم اهمیتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی گوهری
تصویر بی گوهری
نا نجیبی، بی اصل و نسب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی فکری
تصویر بی فکری
نا اندیشگی نا سگالیدگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بی بهرگی
تصویر بی بهرگی
محرومیت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی خبری
تصویر بی خبری
ناآگاهی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی صبری
تصویر بی صبری
ناشکیبایی، بی تابی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بی مهری
تصویر بی مهری
القسوة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از بی مهری
تصویر بی مهری
Unkindness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بی مهری
تصویر بی مهری
méchanceté
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از بی مهری
تصویر بی مهری
crueldad
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از بی مهری
تصویر بی مهری
недоброжелательность
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بی مهری
تصویر بی مهری
Unfreundlichkeit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بی مهری
تصویر بی مهری
недоброта
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بی مهری
تصویر بی مهری
nieżyczliwość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بی مهری
تصویر بی مهری
不仁慈
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بی مهری
تصویر بی مهری
crueldade
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بی مهری
تصویر بی مهری
بے مہری
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از بی مهری
تصویر بی مهری
নিষ্ঠুরতা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از بی مهری
تصویر بی مهری
ukosefu wa huruma
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از بی مهری
تصویر بی مهری
nezaketsizlik
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از بی مهری
تصویر بی مهری
불친절
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از بی مهری
تصویر بی مهری
scortesia
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بی مهری
تصویر بی مهری
אַכְזָרִיּוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از بی مهری
تصویر بی مهری
कठोरता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از بی مهری
تصویر بی مهری
ketidaksopanan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از بی مهری
تصویر بی مهری
ความไม่เมตตา
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از بی مهری
تصویر بی مهری
onvriendelijkheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از بی مهری
تصویر بی مهری
不親切
دیکشنری فارسی به ژاپنی